یاد سریال جنگ سرد به خیر، اون جایی که با ماشینش از میان درختهای دو طرف جاده رد میشد و این موسیقی رو گوش میکردم.
این سریال (با زیرنویس انگلیسی) رو میتونید از این لینک (یوتیوب) دانلود کنید.
آرشیو نوشته مرتبط از وبلاگ رز سفید
لحظات هفدهگانه بهاری (Семнадцать мгновений весны) نام یک رمان و سریال تلویزیونی روسی است. نویسنده داستان یولیان سمیونوف بود. این سریال تلویزیونی در ۱۲ قسمت در سال ۱۹۷۳ توسط تاتیانا لیوژنوا کارگردانی شده است. این سریال اوایل دهه هفتاد از شبکه دو تلویزیون ایران با نام «جنگ سرد» پخش می شد.
این سریال بر اساس داستان واقعی یک جاسوس روسی بنام کلنل اشترلیتز در آلمان در ۱۷ روز آخر جنگ جهانی دوم ساخته شده است. به همین دلیل اسم اصلی این سریال Seventeen Moments of Spring است.
داستان کتاب و فیلم در مورد یک جاسوس اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی به نام ماکزیم ایسائف است که در سیستم اطلاعاتی آلمان نازی رخنه کرده است و با نام ماکس اتو فن اشترلیتس شناخته میشود. این نقش را ویاچسلاو تیخونوف بازی کرده است.
سریال تلویزیونی لحظات هفدهگانه بهاری یکی از معروفترین و پربینندهترین سریالهای تلویزیونی در تاریخ روسیه محسوب میشود. گفته شده است در زمانی که این سریال از کانال یک روسیه پخش می شد، نیروگاه های برق مجبور می شدند برق بیشتری تولید کنند، زیرا تمام شهروندان روسی با اشتیاق تمام برای تماشای این سریال پای تلویزیون هایشان می نشستند.
در یکی از قسمت های این سریال صحنه ای نشان داده می شود که در آن برای شکنجه روحی زنی که بچه ای را تازه به دنیا آورده بود، شکنجه گر نازی نوزاد را بدون لباس جلوی کوران باد و برف قرار می دهد تا مادرش به حرف بیاید. این صحنه وحشتناک این حقیقت را نشان می داد که شکنجه گران اس اس برای آزار روحی بازداشت شدگان سخت ترین نوع شکنجه ها را به کار می گرفتند. شکنجه هایی که حتی فراتر از تصور و تحمل انسان بودند. شواهد تاریخی و خاطراتی که بازماندگان آن دوران روایت کرده اند، همگی حکایت از این واقعیت دارند که نازی ها بیرحمانه ترین شکنجه ها و جنایات را در زندان ها و بازداشت هایشان روی زندانیان اجرا می کردند تا آن ها را به اعتراف های اجباری وادار کنند.
برای دانلود قسمت های این سریال به این نشانی مراجعه کنید:
https://www.tartugi.info/4589-semnadcat-mgnoveniy-vesny-1973.html
تلویزیون های قدیمی درسته که سیاه و سفید بودن ولی فیلماشون تو خاطرات ما رنگی جا مونده
یکی از بهترین سریال ها همین بود
عاشق اهنگش بودم با اینکه بچه بودم ولی هنوز ریتمش یادم بود
دیگه برنمی گردن این روزا
این قطعه ؛ رویائیست به معنای واقعی.
همه چیز تو گذشته جا موند
آره یادش بخیر ، به زور یادم میاد سریال، خیلی دوستش داشتم ، این ریتم آهنگش هنوز تو سرمه و گاهی زیرلب زمزمه میکنم . فکنم ۳۰ سال پیش دیدمش ، اون قسمتش که یه زن موقع زایمانش بود و میترسیدن موقع زایمان به زبان مادری حرف بزنه و لو برن که جاسوسن و فکر راه حل براش بودن همیشه یادمه
قطعه ی موسیقی؛ هنرپیشه ها ؛ تِم داستان ؛ حس و حال خودمون ؛ قطعا روئیاست ؛ اما افسوس که نتیجه ی واقعیِ داستان ؛ تغییراتی در نقشه ی سیاسیِ سیاره ی زمین ایجاد کرد ؛ که شیرینیِ شکستِ نازی ها ؛ تلخ شد.
پیر شدم ۴۴ ساله
امروز پیداش کردم
خاطراتم زنده شد
ممنونم
ای بابا اشکم در اومد با این اهنگ چرا انقدر زود گزشت نمیشود بزرگ نمیشودیم لعنت بر این روزگار