فکر کنم خوب باشه کودکان دبستانی رو به محض یاد گرفتن جدول ضرب، با اثر مرکب آشنا کرد. چه جوری؟ با یک سئوال ساده:
اگر بین ۳ میلیون دلار به صورت نقدی و یک سکه یک سنتی جادویی که در ۳۱ روز آینده هر روز ارزشش دو برابر می شود، حق انتخاب داشته باشید، کدام را انتخاب می کنید؟
فرض کنیم شما سه میلیون دلار پول نقد را انتخاب می کنید و دوستتان از مسیر سکه ی یک سنتی می رود.
در روز پنجم، دوستتان ۱۶ سنت دارد و شما هنوز هم سه میلیون دلار دارید.
روز اول=۱ سنت روز دوم=۲ سنت روز سوم=۴ سنت
روز چهارم=۸ سنت روز پنجم=۱۶ سنت و …..
بعد از گذشت ۲۰ روز و در حالی که تنها یازده روز باقی مانده، مسیر سکه یک سنتی تنها به ۵۲۴۳ دلار رسیده و در حالی که شما از سه میلیون دلار خود لذت میبرید و خرج می کنید.
بعد، جادوی غیبی اثر مرکب شروع می کند به پدیدار شدن. همان رشد و ترقی کوچک روزانه، اثر مرکبی ایجاد می کند که ارزش آن در روز سی و یکم ۱۰۷۳۷۴۱۸.۲۴ دلار است که بیش از سه برابر پول شماست.
چیزهای خیلی کمی هستند که به اندازه جادوی اثر مرکب، موثر و برانگیزاننده باشند.
به شکل حیرت انگیزی، این نیرو در همه ی جنبه های زندگی به همین اندازه موثر و قدرتمند است.
برگرفته از فصل اول کتاب اثر مرکب، نوشته دارن هاردی
مثال دوم
پادشاه هند شرهام شاه که از پادشاهان باستانی هند بود به پاس اختراع شطرنج توسط وزیر اعظمش معروف به معلم دانا از او میخواهد تا هدیه ای را از او طلب کند.
وزیر از پادشاه در خواست میکند که به عنوان هدیه یک دانه گندم در خانه اول صفحه شطرنج، دو دانه گندم در خانه دوم و ۴ دانه در خانه سوم، ۸ دانه گندم در خانه چهارم و ۱۶ دانه گندم در خانه پنجم و … به او داده شود (در هر خانه دو برابر خانه قبل تا به آخرین خانه صفحه شطرنج یعنی خانه ۶۴ برسد).
پادشاه که این هدیه به ظاهر ناچیز را در خور کرم خود نمیبیند خشمگین و رنجیده خاطر شده و به وزیر می گوید: بسیار خوب هم اکنون به نوکرانم می گویم تا کیسه گندمت را بدهند ولی بهتر بود پاداش بزرگتری از من می خواستی. فردا صبح مشاوران دربار به حضور پادشاه میرسند و پادشاه میگوید که پاداش وزیر را به او داده اید. جواب میدهند که حسابداران دربار هنوز در حال محاسبه هدیه وزیر هستند. ساعتی بعد وزیر خزانهداری به حضور پادشاه میرسد و میگوید: قربان کل خزانه سلطنتی و انبار سلتطنی هم پاسخگوی درخواست وزیر اعظم نیست. در واقع محاسبه حسابداران دربار نشان میدهند که اگر تمام سرزمین هند را هم گندم بکارند بازهم کفاف درخواست وزیر را نمی دهد.
در واقع حسابداران به عدد ۱۸۴۴۶۷۴۴۰۷۳۷۰۹۵۵۱۶۱۵ رسیده بودند. برای تخمین حجم گندمی که وزیر در خواست کرده بود با توجه به این که در هر سانتی متر مکعب تقریبا ۱۰۰ دانه گندم جای می گیرد نیاز به انباری با حجم ۲۰۰ کیلومتر مکعب می باشد. امروزه برای حمل این مقدار گندم به ۲ میلیارد واگن قطار باربری نیاز داریم که اگر این واگن ها را پشت سر هم ببندیم قطار حاصل آنقدر طولانی خواهد شد که ۱۰۰۰ بار به دور کره زمین خواهد پیچید!