سئوال:
مشاور عزیز، چند سال است که در یک شرکت کار میکنم. مدتی است که میخواهم حوزه فعالیتم را عوض کنم و دنبال یک شغل جدید هستم. پس از مدتها جستوجو و چند مصاحبه با یک شرکت، از بین چند متقاضی، من و یکی دیگر انتخاب شدیم و به دور نهایی رفتیم. حالا دو هفته از مصاحبه نهایی گذشته اما هیچ خبری از آنها نیست. هفته گذشته، رئیس فعلی ام بدون مقدمه به من گفت که میداند با آن شرکت مصاحبه کردهام. ظاهرا یکی از مسوولان مصاحبه او را از قدیم میشناخته و درباره من با چند نفر صحبت کرده و خبرش به گوش رئیسم رسیده.
از حرفش شوکه شدم. او تا حدی از تصمیمم حمایت کرد، اما گفت میخواهد برای شغل من، آگهی استخدام منتشر کند و از من خواست که مقدمات رفتنم را انجام دهم. به او گفتم هر کاری از دستم برآید انجام میدهم تا در غیابم به مشکلی برنخورند. اما به نظرم برای انجام این کارها زود است چون هنوز معلوم نیست در آن مصاحبه قبول شده باشم. هفته گذشته، یک روز در میان از من میپرسید که «چه خبر؟ از آنها خبری نشد؟ میخواهم آگهی بگذارم. » راستش از اینکه مسوول مصاحبه درباره من با دیگران صحبت کرده خیلی ناراحتم. نمیدانم چه کنم. آیا باید با منابع انسانی آن شرکت صحبت کنم؟ یا از مسوول مصاحبهام بپرسم چه اتفاقی افتاده؟ به رئیس فعلیام چه بگویم که من را بیرون نیندازد؟ حالا که رئیسم میداند دوست دارم اینجا را ترک کنم. اگر در آن مصاحبه قبول نشدم چطور دنبال یک کار دیگر بگردم؟
پاسخ مشاور:
دوست عزیز، این کابوس همه کارجویان است. وقتی با یک شرکت مصاحبه میکنی، آن کارفرما نباید اطلاعات مربوط به تو را فاش کند. معمولا کسی به رئیس فعلی اش نمیگوید که قصد ترک شرکت را دارد (درست مثل تو) و اگر او زودتر از موقع بفهمد ممکن است زودتر از آنچه در ذهنت بوده، مجبور به ترک شرکت شوی. در محیطهای ناکارآمد، واکنشها نسبت به این خبر معمولا انتقام جویانه است. مثلا: «چطور جرات کردی به استعفا فکر کنی؟ ما در این شرکت خیانت را تحمل نمیکنیم. » اما تو گفتی رئیست از اقدامت حمایت کرده. پس اگر دائما از تو سوال میپرسد، احتمالا به این نتیجه رسیده که تو واقعا قصد رفتن داری پس بهتر است سریعتر برای پر کردن جای خالی تو اقدام کند. اما این تو را در موقعیت بدی قرار میدهد چون تو هنوز پیشنهادی از شرکت جدید دریافت نکردهای. اگر من جای تو بودم دو تا کار انجام میدادم. اولا، با کارفرمایی که با تو مصاحبه کرده تماس بگیر و موقعیتت را برایش توضیح بده. فکر کنم چون دو هفته گذشته و از آنها خبری نشده، فرض را بر این گذاشتهای که قبولت نکردهاند. اما من اگر جای تو بودم اصلا چنین فکری نمیکردم.
فرآیند استخدام خیلی طولانی تر از آن است که همه تصور میکنند. پس امکانش هست که هنوز از دور خارج نشده باشی و ممکن است اگر وضعیت را برایشان شرح دهی، زودتر به تو جواب دهند. وقتی تماس گرفتی بگو: «مدیرم خبردار شده که با شما مصاحبه کردهام. ظاهرا او و مسوول مصاحبه با هم دوستان مشترکی دارند و این خبر زودتر از موعد به گوشش رسیده. چون او حالا میداند که من قصد رفتن دارم، ممنون میشوم اگر من را در جریان بگذارید و بگویید چه تصمیمی گرفتهاید.» اگر مسوول مصاحبه مستقیما با رئیست صحبت کرده بود، پیشنهاد میکردم خیلی مستقیم بگویی: «این کار شما من را در موقعیت بدی قرار داده.» اما ممکن است مسوول مصاحبه در حال بررسی سوابقت بوده و فکر میکرده اگر از آشنایانش سوال کند، کسی این اطلاعات را فاش نمیکند و آنها این اطلاعات را به گوش مدیرت رساندهاند. پس کافی است از آنها بخواهی که در جریان قرارت دهند. تو در واقع داری این پیام را بهطور ضمنی به آنها میدهی که «شما من را در موقعیت بدی قرار دادهاید.» حتی اگر مستقیما این جمله را نگویی. در بهترین حالت، آنها میگویند قبول شدهای و دارند پیشنهادشان را آماده میکنند. شاید هم بگویند که کارها کمی بیشتر از انتظارشان طول کشیده و یکی دو هفته دیگر وقت میخواهند. شاید هم بگویند که رد شده ای. اما به هر حال همه اینها بهتر از این است که در ابهام باشی.
اما مهم تر از آن، گفتوگو با مدیرت است. با او قرار بگذار و اینها را بگو: «شما دارید طوری رفتار میکنید که انگار من دارم میروم. ولی من هنوز قصد رفتن ندارم. من با شرکت X مصاحبه کردم چون شغلی که آگهی کرده بودند برایم جالب بود ولی مطمئن نیستم که حتی اگر به من پیشنهاد دهند قبول کنم. در حال حاضر قصد رفتن ندارم و میترسم اینجوری که شما پیش میروید، مجبور به ترک شرکت شوم.» واقعا هم همینطور است. شرکت X ممکن است پیشنهادی دهد که چنگی به دلت نزند یا شاید به هر دلیلی نخواهی آن را قبول کنی. اینکه دنبال کار هستی، به معنای آن نیست که قطعا شرکت را ترک خواهی کرد و منطقی است اگر از رئیست بخواهی که فعلا مقدمات رفتنت را فراهم نکند. سپس بگو: «اگر تصمیم بگیرم بروم، قطعا خیلی زودتر به شما خبر خواهم داد. میترسم که اگر برای شغلم آگهی بدهید، مجبور شوم از کارم کنارهگیری کنم. میخواهم واضح بگویم. من در حال استعفا نیستم.»
ممکن است رئیست در پاسخ این صحبتها بپرسد که آیا هنوز هم داری دنبال کار میگردی یا نه. منطقی ترین پاسخ به این سوال این است: «من همیشه از فرصتهای جدید استقبال میکنم اما فعلا قصد رفتن ندارم.» باز هم تاکید میکنم. تو دروغ نمیگویی. در حال حاضر، موقعیت تو بیشتر از مدیرت در خطر است. تو ممکن است شغلت را از دست بدهی و نتوانی قبض هایت را پرداخت کنی. او ریسک چندانی نمیکند. فقط شاید کمی زحمتش بیشتر شود. حالا یک سوال. اگر پیشنهاد شغلی شرکت X را قبول کنی و چند هفته بعد، استعفا دهی، اصطلاحا «ضایع» است؟ بله، احتمالا هست. اما تو صادق بودهای و گفتهای که به پیشنهادهای دیگر فکر میکنی. بعضی اوقات زمان بندیها درست از آب در نمیآید. اگر سرانجام آن شغل را قبول کردی، حتی میتوانی صراحتا به مدیرت بگویی: «میدانم که بد موقع است. چند هفته پیش که صحبت کردیم، من هنوز پیشنهادی از شرکت X دریافت نکرده بودم. امیدوارم درک کنید که در موقعیت سختی قرار داشتم و سوالی از من پرسیده بودید که هنوز جواب قطعی برایش نداشتم.»
- در مورد پیشنهاداتی که مشاوران خارجی ارائه کردهاند، قبل از پذیرش و بهکارگیری این پیشنهادات، بررسی کنید که آیا با توجه به شرایط و بافت اجتماعی - اقتصادی کشورمان، اجرای این پیشنهاد به مصلحت است. این وبلاگ مسئولیتی در قبال کاربرد این پیشنهادات توسط خوانندگان ندارد.
- لطفا نظرات و تجربیاتتان را با خوانندگان وبلاگ در میان بگذارید.