سئوال:
مشاور عزیز، من از ۲۰ تا ۳۰ سالگی نسبتا موفق بودم. بلافاصله بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاه، شغل پیدا کردم و پلههای ترقی را طی کردم. از دستیاری به جایگاه مدیریتی رسیدم. دستاوردهایی هم داشتم. تا اینکه در ۳۰ سالگی در زندگی شخصیام مشکلاتی ایجاد شد که روی کارم تاثیر گذاشت و من را به یک کارمند بد تبدیل کرد تا اینکه نهایتا با دلخوری استعفا دادم.
پس از آن یک شغل پاره وقت پیدا کردم اما چون درگیر مسائل خانوادگی بودم (بچهدار شدم. از طرف دیگر مجبور بودم از والدینم مراقبت کنم که پس از مدتی از دنیا رفتند)، آنجا را هم بیخبر ترک کردم چون حس میکردم یک آدم شکستخوردهام. حالا در اوایل ۴۰ سالگیام. مدتها تحت درمان بودم. به دانشگاه برگشتم و در یک رشته کاملا جدید درس خواندم و مدرک کارشناسی گرفتم. حالا به دنبال شغل جدید هستم. دوست دارم ادامه تحصیل دهم و دکترا بگیرم چون در دانشگاه، کلی فرصت شغلی و آموزشی برای آدم ایجاد میشود اما متاسفانه تجربه کاری ندارم. من واقعا از گذشتهام خجالتزدهام (اما به دستاوردهای اخیرم افتخار میکنم). قبول دارم که خرابکاری کردهام. حالا دارم برای شغلهای رده پایین درخواست میدهم. نمیخواهم به سوابق کاری گذشتهام تکیه کنم. بیثباتی گذشتهام تاثیرش را گذاشته.
در مصاحبهها چطور درباره گذشتهام صحبت کنم؟ چطور بدون معرف کار پیدا کنم؟
پاسخ مشاور:
دوست عزیز! اولا، لطفا این را در ذهنت یادداشت کن که تو خرابکاری نکردهای. تو تنبل یا بیمسوولیت نبودهای. مشکلاتی که یکی پس از دیگری برایت پیش آمده، به شغلت لطمه زده وگرنه تو قبل از آن در کارت موفق بودهای. کاملا مشخص است که وجدان کاری داری و احساس مسوولیت میکنی و دوست داری کارت را به خوبی انجام دهی. اما زندگی تصمیم گرفت سنگ جلوی پایت بیندازد که این برای همه ما پیش میآید. من روی اینها تاکید میکنم چون اگر دائما بابت آن اتفاقها احساس شرمندگی کنی، شرایط را از این که هست، سختتر میکنی. راستش، حتی اگر واقعا خرابکاری کرده بودی و هیچ عامل بیرونیای در آن نقش نداشت، باز هم میتوانستی بهبود پیدا کنی. تمام کارهایی که آدم طی یک دهه انجام میدهد قطعا تاثیرش را خواهد گذاشت اما دلیل نمیشود تا ابد به شغلهای سطح پایین قناعت کنی. میتوانی شرایط را درست کنی و دوباره یک شغل خوب داشته باشی. تو فراز و نشیبهای زیادی را تجربه کردهای. اول اینکه از نظر شغلی کاملا موفق بودهای که این یعنی قابلیت داری. دوم اینکه یک مدرک جدید داری که میتواند یک شروع دوباره را برایت رقم بزند. سوم اینکه تو برای اتفاقات گذشته، دلیل محکمهپسندی داری که میتوانی در مصاحبهها آن را مختصرا توضیح دهی. مثلا: «درگیر مسائل خانوادگی بودم، از جمله فرزندم و والدینم که بیمار بودند. اما حالا همه چیز را تحت کنترل دارم. از اینکه دوباره میتوانم روی کارم تمرکز کنم خیلی هیجان دارم. » تو تنها کسی نیستی که به خاطر مسائل خانوادگی یا سلامتی به شغلش لطمه وارد شده و مسوولان مصاحبه این را درک میکنند و البته باورش هم سخت نیست چون تو قبل از این اتفاقات، کلی موفقیت کسب کرده بودی. حتی میتوانی رزومهات را بازبینی کنی و اگر خواستی، شغلهای مربوط به آن دوره نابسامان را حذف کنی. لازم نیست تمام کارهایی را که انجام دادهای، مو به مو در رزومه بیاوری. رزومه، یک سند بازاریابی است که گرچه نباید در آن دروغ بگویی، اما اجازه داری شغلهایی را که به بازاریابیات کمکی نمیکنند از آن حذف کنی. پس یک راهحل این است که شغلهای مربوط به آن دوره را حذف کنی. این یعنی کسی با کارفرمایانی که در آن دوره برایشان کار کردی تماس نخواهد گرفت و مجبور نخواهی بود برای کسی توضیح دهی که چه اتفاقاتی افتاده. اما اگر این شغلها را حذف کنی، یک وقفه طولانی در رزومهات مشهود میشود. اگر پرسیدند که علت این وقفه چیست، میتوانی صادقانه بگویی که در آن دوران، مشغول مراقبت از فرزند و پدر و مادر بیمارت بودی و البته شغلهایی داشتی که در حوزه تخصصت نبودهاند (البته تا رزومهات را از نزدیک نبینم نمیتوانم نظر قطعی دهم که این راهحل مناسبی هست یا نه. اما گزینهای است که میتوانی به آن فکر کنی).
میرسیم به موضوع معرفها یا به اصطلاح «رفرنسها» (کارفرمایان، همکاران یا مشتریان سابقت که میتوانند صلاحیت تو را تایید کنند). وقتی در دانشگاه بودی، آیا کارآموزی کردهای یا کار دیگری انجام دادهای؟ اگر جوابت مثبت است، میتوانی از آنها بهعنوان رفرنس استفاده کنی چون این فعالیتها بیشتر با مسیر جدیدت مرتبطند تا کسانی که سالها قبل برایشان کار کردهای. کارفرمایان معمولا معرفهای جدیدتر را ترجیح میدهند. اگر جوابت منفی است، نگران نشو چون بعضی از کارفرمایان اصلا سراغ معرفها نمیروند. البته تا وارد فرآیند جذب نیرو نشوی، این را نخواهی فهمید. نباید از آنها بپرسی «آیا نیاز به معرف دارم؟» این سوال، برای کارفرمایان مثل زنگ خطر است. ولی به هر حال قطعا به کارفرمایانی بر خواهی خورد که معرف نمیخواهند. در مورد کسانی که سابقهات را چک میکنند، بهترین کار این است که صادق باشی: «درگیر یکسری مسائل در زندگی شخصیام بودم، از جمله والدین بیمارم که تا زمانی که از دنیا بروند از آنها پرستاری کردم و فرزندم که تازه به دنیا آمده بود. اینها اجازه نداد روی کار تمرکز کنم و اگر با کسانی که در آن دوره برایشان کار کردهام تماس بگیرید، همین را به شما خواهند گفت. میتوانم از کارهایی که قبل از آن دوره انجام دادهام بگویم اما آن هم مربوط به سالها قبل میشود. یا کسانی که اخیرا در دانشگاه با آنها همکاری کردهام را بهعنوان معرف پیشنهاد میکنم.» و میتوانی اضافه کنی: «امیدوارم موفقیتهایم در چهار سال دانشگاه ثابت کند که آن دوره را پشتسر گذاشتهام.» بعضی از کارفرماها در این زمینه وسواس دارند، بعضیها ندارند. تو به کسی نیاز داری که زیادی وسواس نداشته باشد چون چنین فردی اجازه میدهد سابقه کارت را از نو بسازی و وقتی سابقه کار درخشانی جمع کردی، قدم بعدی برای پیدا کردن شغل بعدی برایت خیلی آسانتر میشود، چون کارهایی که اخیرا انجام دادهای، بیشتر با مسیر فعلیات مرتبط است تا کارهایی که یک دهه قبل انجام دادهای. الان در قسمت سخت ماجرا هستی. اما همه چیز برایت آسانتر خواهد شد.
- در مورد پیشنهاداتی که مشاوران خارجی ارائه کردهاند، قبل از پذیرش و بهکارگیری این پیشنهادات، بررسی کنید که آیا با توجه به شرایط و بافت اجتماعی - اقتصادی کشورمان، اجرای این پیشنهاد به مصلحت است. این وبلاگ مسئولیتی در قبال کاربرد این پیشنهادات توسط خوانندگان ندارد.
- لطفا نظرات و تجربیاتتان را با خوانندگان وبلاگ در میان بگذارید.