سئوال:
مشاور عزیز،مدتی است که به دنبال کار میگردم و تا حالا با چند شرکت مصاحبه کردهام. در این مدت، این سوال دائما در ذهنم تکرار میشود که مسوولان مصاحبه بر چه اساسی من را ارزیابی میکنند؟ چطور با دیدن چند خط رزومه و پرسیدن چند سوال، آن هم تنها در یک یا دو جلسه به شناخت از من میرسند؟ از کجا میفهمند من واقعا چطور آدمی هستم؟ طی مصاحبه به چه چیزهایی فکر میکنند که هرگز به زبان نمیآورند؟
پاسخ مشاور:
دوست عزیز! مصاحبه مثل شرطبندی، غیرقابل پیشبینی است. بعضی از کارفرمایان در جذب نیرو بیشتر مهارت دارند. اما بسیاری از مسوولان مصاحبه، نه آموزش دیدهاند و نه تجربه دارند. فقط هر چیزی به ذهنشان میرسد، فی البداهه میگویند. بعضیها فکر میکنند با پرسیدن سوالاتی که هیچ ربطی به عملکرد کارجو ندارد، به اعماق ذهنش نفوذ میکنند، مثلا «اگر درخت بودی، دوست داشتی چه درختی باشی؟» حتی یکی را میشناختم که میگفت قبل از مصاحبه به کارجو شربت تعارف میکند و بر اساس اینکه کارجو شربت را قبول کند یا نکند، او را ارزیابی میکند. اگر گذرت به یکی از این آدمها بیفتد، بهعنوان یک کارجو، کار خاصی از دستت بر نمیآید.
اما چند روش وجود دارد که افراد ماهر و خبره به کار میبرند تا بفهمند کارجو واقعا چطور آدمی است و آیا میخواهند استخدامش کنند یا نه (البته منظورم معیارهای واضحی مثل سابقه کار و رفتار حرفهای نیست که همیشه و همه جا مورد استفاده هستند). این روشها از این قرارند:
- رزومهات درباره تو چه میگوید؟ مسوولان مصاحبه کاملا به رزومه تو استناد میکنند و هرچه درباره خودت در آن نوشته باشی، باور میکنند، مگر اینکه خودت خلاف آن را ثابت کنی. آنها فرض را بر این میگذارند که تو همان چیزی هستی که در رزومه نوشتهای. فرض کن در رزومهات نوشتی که سالها در زمینه X سابقه کار داری و اخیرا در همان زمینه مدرک فوقلیسانس گرفتهای. اما حالا برای شغلی که در زمینه Y است رزومه فرستادهای. کسی که رزومهات را بررسی میکند، احتمالا در مورد استخدامت تردید پیدا میکند چون با توجه به رزومهات به این نتیجه میرسد که به کار پیشنهادی آنها علاقه نداری. اگر علاقهداری، موظفی که علت تغییر مسیرت را توضیح دهی. یا مثلا اگر سالی یکبار، شغل عوض کرده باشی، مسوول مصاحبه تصور میکند به تو اعتباری نیست. پس اگر میخواهی او صرفا به رزومهات استناد نکند، باید دلایلت را صراحتا توضیح دهی. مثلا: «من در صنعتی کار میکردم که تمام شرکتها دائما تعدیل نیرو میکردند و حالا به دنبال شرکتی هستم که بتوانم مدتها با آن همکاری کنم» یا «من به دلیل مسائل خانوادگی مجبور شدم چندبار اسباب کشی کنم اما خوشبختانه حالا آن مشکل حل شده.»
- چطور به سوال «از زمانی بگو که…» جواب میدهی؟ یکی از سوالات موردعلاقه مسوولان مصاحبه با این عبارت شروع میشود: «از زمانی بگو که…» (مثلا از زمانی بگو که یک درگیری با مشتری را رفع کردی یا مرتکب خطایی شدی آنها اعتقاد دارند که رفتار تو در گذشته، نشاندهنده رفتار تو در آینده است. جواب دادن به یک سوال در مورد یک موقعیت فرضی برای تو خیلی آسانتر است، مثل «فکر میکنی چطور مشغله زیاد را مدیریت میکنی؟»، چون میتوانی اغراق کنی اما اگر سوال را جور دیگری مطرح کنند و تو را به یاد موقعیتی بیندازند که قبلا تجربه کردهای، جواب دادن کمی سختتر میشود. بهعلاوه، صحبت کردن درباره چیزی که با آن آشنا هستی (مثل یک پروژه که قبلا انجام دادهای) کمک میکند تا مسوول مصاحبه با نحوه عملکرد مغز تو آشنا شود. یک موقعیت فرضی نمیتواند او را به این شناخت برساند.
- چطور ارتباط برقرار میکنی؟ آیا به سوالات بهطور شفاف و مستقیم پاسخ میدهی؟ آیا افکارت طبقهبندی شدهاند؟ وقتی جواب یک سوال را نمیدانی، آیا راستش را میگویی یا الکی از خودت تعریف میکنی؟ آیا در پاسخ به یک سوال ابتدایی که جوابش باید مختصر و مفید باشد، ده دقیقه داستانسرایی میکنی؟ آیا به نشانههای رفتاری مسوول مصاحبه دقت میکنی؟ (مثلا وقتی سعی میکند به تو بفهماند که سخن را کوتاه کنی). حتی اگر شغل مربوطه به مهارتهای ارتباطی نیاز نداشته باشد، به هر حال مدیر آیندهات دوست دارد کسی را استخدام کند که بتواند راحت با او حرف بزند.
- چطور درباره چالشها حرف میزنی؟ وقتی از چالشهای شغلهای سابقت حرف میزنی، هیجانزده، امیدوار به حل مشکل و مشتاق به پیشرفت بهنظر میرسی یا طوری حرف میزنی که انگار به حداقلها قانعی؟ میان یک کارجوی معمولی و عالی از زمین تا آسمان تفاوت است. مسوولان مصاحبه همیشه به دنبال کارجویی هستند که هنگام صحبت درباره حل چالشها، ذوق میکند، بهخصوص اگر سابقه انجام پروژههای سخت را داشته باشد.
- مسائل جزئی را چطور مدیریت میکنی؟ کارجویان معمولا تصور میکنند که در فرآیند جذب نیرو، فقط برخوردهای «رسمی» مهمند (مثل مصاحبه) و به سایر برخوردها اهمیت نمیدهند، مثل برخورد با منشی. آنها با مسوول مصاحبه کاملا «شسته رُفته» و حرفهای رفتار میکنند اما مثلا به منشی بیاحترامی میکنند، یا جواب ایمیلها را یکی در میان میدهند. یک مدیر استخدام حرفهای، تمام رفتارهای تو را زیر نظر دارد، نه فقط در اتاق مصاحبه، بلکه در همه موقعیتها.
- چقدر مشتاق به نظر میرسی؟ مسوولان مصاحبه هم مثل ما انسان هستند و دوست دارند کسی را انتخاب کنند که واقعا نسبت به آن کار اشتیاق داشته باشد یا حداقل، علاقهمند بهنظر برسد. اگر رقیب تو، به اندازه تو صلاحیت داشته باشد اما مشتاقتر بهنظر برسد (مثلا طوری رفتار کنی که انگار بیتفاوتی)، این به نفع تو نیست. البته بعضیها نمیتوانند احساساتشان را بروز دهند. اگر تو جزء آن افراد هستی، نیازی نیست وانمود کنی که هیجانزدهای. کافیست با گفتن چند جمله، احساست را نشان دهی، مثل «این شغل به نظرم فوقالعاده است.»
- مدیران و همکاران سابقت دربارهات چه میگویند؟ یک مسوول مصاحبه خوب، سراغ کسانی که قبلا با تو کار کردهاند، میرود و از آنها سوالاتی میپرسد تا بفهمد تجربه کار کردن با تو چه شکلی است، چه در موقعیتهایی که عملکردت خوب بوده و چه در شرایطی که نیاز به حمایت داشتهای. البته هیچکدام از این روشها قطعی نیستند و مدیران استخدام، بارها دچار اشتباه میشوند. آنها هم به اندازه کارجو، احتمال خطا دارند که این گیجکننده است اما وقتی بدانی که مسوول مصاحبه هم ممکن است مرتکب خطا شود، خیالت راحت میشود که اگر استخدام نشدی، بیش از حد خودت را زیر سوال نبری.
- در مورد پیشنهاداتی که مشاوران خارجی ارائه کردهاند، قبل از پذیرش و بهکارگیری این پیشنهادات، بررسی کنید که آیا با توجه به شرایط و بافت اجتماعی - اقتصادی کشورمان، اجرای این پیشنهاد به مصلحت است. این وبلاگ مسئولیتی در قبال کاربرد این پیشنهادات توسط خوانندگان ندارد.
- لطفا نظرات و تجربیاتتان را با خوانندگان وبلاگ در میان بگذارید.