دو تعریف از هک کردن

بیشتر ما تا حدی با تعریف منفی از هک آشنا هستیم و خوشبختانه از پسش بر نمیاییم. ولی برداشت دوم از هک باعث میشه هر روز سعی کنیم چیزهای جدیدی یاد بگیریم و زندگی رو برای خودمون و اطرافیانمون جالبتر کنیم. با من باشید:

هک منفی

خیلی از ما تصورمون از هک کردن رخنه کردن در کامپیوترها و شبکه‌های کامپیوتری و وبسایتها است، یعنی کارهایی از قبیل دزدیدن پسورد دیگران، خالی کردن حساب بانکی دیگران، پیدا کردن اطلاعات کاربران یک سایت، از کار انداختن سایت، دیفیس کردن سایتها (در اختیار گرفتن موقت بخشهایی از سایت به منظور نمایش شعار ما اینیم و پدرتون رو در میاریم و …). همه اینها درسته و بهش میگن «هک امنیتی». همونطور که از تعریف پیداست، هک امنیتی کار متخصصان کامپیوتره، کار خوبی نیست و اغلب آخر عاقبت نداره، مگه اینکه هکر کلاه سفید باشید.

هک مثبت

ولی هک معنی دومی هم داره که به درد همه میخوره: یک راه حل غیرظریف اما موثر برای یک مسئله محاسبات، تقریبا معادل workaround که اینجا بیشتر درباره‌اش توضیح داده شده و حتی یه تعریف عامتر و بهتر، Life Hack:

استفاده جدید، خلاقانه و جالب از چیزهای دم دست.

اصلا کار سایتهای معروفی مثل لابف هکر همینه که همین نکات و ترفندهای روزمره رو معرفی کنن.

با هم یه نمونه از این نوع هک رو بخونیم:

داستانی جالب از کتاب خاطرات “علی خسروشاهی” بنیانگذار کارخانه مینو

«علی خسرو شاهی» بنیانگذار و مدیر کارخانه مینو در کتاب خاطراتش آورده است:

یک کارخانه شکلات سازی سوئیسی گاهی به دلیل ایراد دستگاه هایش در خط تولید، بسته بندی خالی رد می کرده، بدون اینکه در داخل بسته شکلات بگذارد و همین بسته های خالی احتمالی، باعث نارضایتی مشتریان می شده است. مسئولان این کارخانه سوئیسی آمدند کلی تحقیق کردند٬و دست آخر پس از حدود یک و نیم میلیون دلار هزینه، به این نتیجه رسیدند که سر راه دستگاه نوعی وسیله لیزری بگذارند که بسته بندی های خالی را به طور اتوماتیک شناسایی کند و بردارد.

با شنیدن این خبر نگران شدم. چون دستگاه ما هم مشابه همان کارخانه شکلات سازی، ساخت همان شرکت سوئیسی بود، دستور تحقیق دادم، بعد از یک هفته سرپرست ماشینها آمد و گفت: بله درست است، در دستگاههای ما هم چنین ایرادی دیده شده و حتی ممکن است چنین محصولاتی به بازار هم راه پیدا کرده باشد. نگرانی ام زیادتر شد و تصمیم گرفتم در جلسه هیئت مدیره روی موضوع بحث کنیم. می خواستم نظر هیئت مدیره را در مورد یک و نیم میلیون دلار خرج احتمالی اخذ کنم.

فردای آن روز با اعضای هیت مدیره برای بازدید از ماشین به کارگاه تولید رفتیم و دیدیم یک پنکه روی صندلی جلو میز ماشین قرار دارد. از کارگر ساده٬ بالا سر ماشین پرسیدم: این برای چه است؟ گفت: ماشین گاهی بسته خالی میزنه. من هم این پنکه را که تو انبار بود آوردم، گذاشتم سر راه دستگاه که بسته های خالی از شکلات را با باد پرت کنه بیرون.

نگاهی به هیئت مدیره کردم، تمامشان رنگشان پریده بود. به کارگر خلاق که ما را از شر٬ یک و نیم میلیون دلار، خرج اضافی رهانیده بود٬ یک تشویق نامه به اضافه یک ماه حقوق و یک خانه در کرج هدیه دادم…!!

یه مثال روزمره: چه جوری میشه بچه رو سرگرم کرد؟

یه راهش صرف هزاران / میلیونها تومن برای خرید اسباب بازیه و راه دوم اینه که بشینید با استفاده از وسایل دم دستی مثل کاغذ و بطری آب و … با کمترین هزینه هم برای مدتها بچه رو سرگرم کنید، هم خلاقیتش رو بیشتر کنید. یعنی از تجربیات دوران کودکیمون استفاده کنیم برای سرگرم کردن بجه‌ها و خودمون هم حالش رو ببریم.

مثلا با کاغذ چیا میشه درست کرد؟

و اگه یک نوجوان تو خونه دارید با مسایل سخت‌تر به چالشش بکشید، برای مثال با استفاده از این راهنما: ۴۴ چالش علمی و مهندسی دایسون برای کودکان.

یک مثال شخصی: کتابخونه و اسباب‌کشی

ممکنه خیلی وقتها به دلیل مشغله فکری و … ایده‌ای به ذهنمون نیاد، و اینجاست که نظرات دیگران به کارمون میاد. برای مثال حدود دو ماه پیش تصمیم گرفتیم که دست از زندگی مستاجری برداریم و اسباب کشی کنیم به خونه خودمون که کوچیکتر ولی نوتره. به MDF کارمون سپردیم که دو تا کتابخونه به سلیقه خودمون درست کنه و با خودمون حساب کردیم که سه قبل از اسباب‌کشی به منزل جدید سه تا کتابخونه قبلیمون رو در سایت دیوار می‌فروشیم. ولی موقع فروش که شد دیدیم متاسفانه هر کی زنگ میزنه قصد بزخری داره، مونده بود رو دستمون و دلمون هم نمیومد مفت بفروشیمشون. یا اینکه یکی از دوستای خانمم پیشنهاد داد کتابخونه‌ها رو ببریم خونه جدید و تو انباری و بالکن ازش استفاده کنیم. چه ایده محشری. چون اینجوری با یه تیر جند نشون زده بودیم:

  • هم کتابخونه ها رو مفت نفروختیم.
  • با همین کتابخونه ها از فضای انباری و بهترین استفاده رو کردیم.
  • هم پولی بایت خریدن قفسه فلزی که تازه باز و بسته کردن هم سختتره ندادیم و تونستیم.
  • و هم اینکه هر چی باشه کتابخونه از قفسه فلزی زیباتره. حالا انباری به چشم نمیاد، ولی بالکنمون از پذیرایی دید داره

شما چطوری هک می‌کنید؟ مثالهاتون رو با ما در میان بگذارید؟

هکر شوید و همیشه هکر بمانید 🙂

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا