باغ ایرانی به باغهایی گفته میشود که بر پایه معماری و عناصر تشکیل دهنده آن از جمله ساختار هندسی، آب و درختان و کوشک میانی و غیره عمدتاً در فلات ایران و مناطق پیرامونی متأثر از فرهنگ آن رواج داشتهاست. – ویکی پدیا
اولین بار دو سه سال پیش بود که با پیشنهاد یکی از اقوام که در دانشگاه الزهرا تدریس می کرد، یه آخر هفته ای خانوادگی رفتیم به باغ ایرانی ده ونک و چند ساعت لذت بخش رو در این محیط دنج و زیبا تجربه کردم. جالبیش این بود که هر چند حدود ۱۰−۱۵ سال اخیر محل کارم اغلب دور و برهای میدون ونک بوده، تا اون موقع اسم اینجا رو نشنیده بودم.
خوبیهای رفتن به این پارک:
- حس آرامشی که این پارک میده: دنج بودن پارک، درختان قدیمی (خصوصا درختهای توت :))، نهرهای روان داخل پارک،
- گلهای لاله رنگارنگ در فروردین و اردیبهشت
- معماری سنتی: تا جایی که میدونم این پارک رو ورثه مستوفی الممالک وقف کردن (مثل خیلی جاهای دیگه تهران) و عمارتهای زیبای باغ به سفارش ایشون ساخته شدند
- وقتی میخوای بری مغازه های اطراف خرید کنی، یه حس نوستالژیک خوبی بهت دست میده، انگاری داری تو کوچه خیابونهای تهران ۵۰ سال پیش قپم میزنی
- یه زمین بازی برای بچه ها، و یه زمین فوتبال / بسکتبال برای بزرگترها
- بر خلاف خیلی از پارکهای دیگه تهران پاتوق معتادها و ساقی ها و لات و لوتها نیست (مثلا هر وقت میرفتم پارک محلمون قدم بزنم، بوی علف! و دعوای گهگاه جوجه لاتها اذیتم میکرد، البته یه چند ماهی هست که خبری ازشون نیست، یا به خاطر کروناست و یا اعمال نظارت بیشتر توسط شهردار جدید تهران، پیروزجی)
- و مورد آخر و شاید یکی از مهمترین مزایای این پارک: توالتهاش نسبت به خیلی از پارکهای تهران سرویس بهداشتی هستند، ضمنا نگهبان توالت هم برای خفت کردن ۱۰۰۰ تومنی دم در توالت نصب نشده (یه آقای محترمی نشسته اونجا ولی کارش واقعا نظافته و نه خفت گیری. داخل سرویس هم روی کاغذ A4 با خط درشت نوشتن آقا جون راحت باش، پول نده)
بدی:
- نگهبانهای پارک یه کمی زیادی نگهبانی میدن 🙂 البته شاید این خودش یه مزیت باشه. رک مورد ۵ بالا (معتادها و ساقیها)
و بنابراین پیشنهاد می کنم اگه پارکهای دیگه تهران براتون تکراری شدن، حتما به این باغ یه سری بزنید.