چگونه درباره فرهنگ یک سازمان اطلاعات کسب کنیم؟

سئوال:

مشاور عزیز،

من از شغل قبلی‌ام تجربه تلخی دارم و نمی‌خواهم اشتباهم را دوباره تکرار کنم. مدیر سابقم «بارت»، انسان محترمی است و دوران همکاری ما فوق‌العاده بود. وقتی با من تماس گرفت و این شغل را به من پیشنهاد داد، از خوشحالی در پوست خود نمی‌گنجیدم. او سپس من را به صرف ناهار دعوت کرد و توضیحاتی درباره شغل مورد نظر ارائه داد. سپس من را به شرکت دعوت کرد اما چون تا دیروقت کار می‌کردم، بعد از پایان ساعت کاری به شرکت رسیدم و به جز او هیچ کارمند دیگری در شرکت نبود. پس از مدت کوتاهی، کارمندی به نام «جاش» وارد دفتر بارت شد و فرصتی ایجاد شد تا با او صحبت کنم. «جاش» به‌تازگی استخدام شده بود و به من گفت که از این شرکت راضی است. من هم بدون معطلی و براساس صحبت‌های او پیشنهاد این شرکت را پذیرفتم.

البته «جاش» را مقصر نمی‌دانم. او خودش هم تازه‌کار بود. از کجا باید می‌دانست که این شرکت با چه مشکلاتی روبه‌رو است؟ ۶ ماه پس از اینکه استخدام شدم، «بارت» شرکت را ترک کرد. نحوه مدیریت این شرکت افتضاح است. اعضای هیات‌مدیره نمی‌دانند چگونه شرکت را اداره کنند و فقط ساز مخالف می‌زنند. مدیر ارشد اجرایی اغلب در مسافرت است و اگر گاهی در شرکت حاضر شود، در اتاقش می‌ماند و در را می‌بندد. شرکت با مشکلات عدیده‌ای دست و پنجه نرم می‌کند اما کسی حاضر نیست به این مساله اقرار کند. من از این وضعیت به ستوه آمده بودم. شغل من نه جذاب بود و نه راضی‌کننده. توانستم ۱۰ ماه در این شرکت دوام بیاورم و سپس برای آنکه سلامتی‌ام به خطر نیفتد، استعفا دادم. خوشبختانه پس از مدت کوتاهی به صورت قراردادی در شرکتی مشغول به‌کار شدم و همکاری‌ام با آنها همچنان ادامه دارد، اما این شغل آینده‌ای ندارد و به دنبال یک شغل ثابت هستم. سوالم اینجاست که چگونه می‌توانم پیش از پذیرش یک شغل، درباره فرهنگ یک شرکت اطلاعات کسب کنم؟

پاسخ مشاور:

دوست عزیز، جواب این سوال ساده است. اگر می‌خواهی درباره فرهنگ یک سازمان اطلاعات کسب کنی، «باید از آنها سوال بپرسی». تو آزادی که درباره هر موضوعی سوال بپرسی اما بسیاری از جویندگان کار جرات سوال پرسیدن ندارند. همه جویندگان کار مشتاقند درباره فرهنگ شرکتی که قرار است در آن کار کنند، اطلاعات به دست آورند اما تنها راه پی بردن به فرهنگ یک سازمان، سوال پرسیدن است که بسیاری از آن می‌هراسند.

تو می‌توانی از مسوول استخدام سوالاتی از این دست بپرسی:

  1. ساعات کاری این شرکت چگونه است؟ آیا از کارکنان انتظار دارید که پس از پایان ساعات کاری نیز در دسترس باشند؟ اگر بله، تا چه حد؟ در مورد اضافه‌کار کمی توضیح دهید.
  2. ملاک شما برای افزایش حقوق یک کارمند چیست؟ چه چیزی میزان افزایش حقوق یک کارمند را تعیین می‌کند؟
  3. به نظر شما مزیت اصلی این شغل چیست؟ بزرگ‌ترین ایرادش چیست؟
  4. ‌سخت‌ترین یا چالش‌زا‌ترین جنبه این کار چیست تا خودم را برای آن آماده کنم؟
  5. کارکنان شما چگونه ترفیع رتبه می‌گیرند؟ پیشرفت شغلی در این جایگاه، چگونه حاصل می‌شود؟
  6. یکی از خاطرات مربوط به فرهنگ سازمان را برایم تعریف کنید تا ببینم مدیران ارشد شما، شرایط بحرانی را چگونه مدیریت می‌کنند.
  7. شرکت شما در عرصه کسب‌وکار چه حرفی برای گفتن دارد؟ آیا در حال پیشرفت و توسعه است؟ آیا به اهدافی که تعیین کرده بودید، دست یافته‌اید؟
  8. اهداف مالی این سازمان که باید تا پایان امسال و سال‌های پس از آن محقق شوند، چیستند؟
  9. در عرصه رقابت، شما و سایر مدیران بیشتر نگران چه مسائلی هستید؟
  10. بزرگ‌ترین پروژه‌ها و اقداماتی که قرار است تا پایان امسال اجرایی شوند، چیستند؟ در مسیر دستیابی به این اهداف چه چالش‌هایی وجود دارند؟

این دقیقا همان روشی است که مشاوران، هنگام ارائه مشاوره به شرکت‌ها به‌کار می‌گیرند. سوالاتی که یک مشاور مطرح می‌کند، مستقیم و هدفمند هستند. گفت‌وگویی که میان یک مشاور و یک شرکت صورت می‌گیرد با جلسه مصاحبه تفاوتی ندارد. تنها تفاوت میان تو و یک مشاور این است که تو و سایر جویندگان کار از پرسیدن سوالاتی که از نظرتان، جنبه «فضولی» دارند می‌ترسید، اما یک مشاور از پرسیدن این سوالات هراسی ندارد، چون در این زمینه تجربه کسب کرده است. یک مشاور باتجربه به تمام مشتریان احتمالی‌اش می‌گوید: «اگر مشکلی نداشتید، قطعا به مشاور هم نیاز نداشتید. اگر صحبت درباره این مشکلات شما را معذب می‌کند، شما را کاملا درک می‌کنم اما در این صورت، چاره‌ای ندارم جز اینکه شما و مشکلاتتان را تنها بگذارم و اینجا را ترک کنم».

پرسیدن سوالاتی که ذکر کردم، به هیچ وجه فضولی نیست. این سوالات واقع‌بینانه هستند. یک مدیر استخدام شایسته از شنیدن این سوالات خوشحال می‌شود. اگر مسوول استخدام یک شرکت، پاسخ این سوالات را نداند، این یک زنگ خطر است. ما یاد گرفته‌ایم که در جلسه مصاحبه، نقش افراد مودب و سر به زیر را بازی کنیم و هیچ سوالی نپرسیم. وقتی در حین جست‌وجوی کار، سعی می‌کنیم دیگران را راضی نگه داریم، به مرور نیازهای خودمان را نادیده می‌گیریم. ما رفته رفته فراموش می‌کنیم که باید یک تصمیم مهم بگیریم. اگر می‌ترسی این سوالات را بپرسی یا استرس می‌گیری، این یعنی فضای مصاحبه در تو ترس ایجاد کرده و فرهنگ سازمان تا حد زیادی مبتنی بر ترس است. وقتی نتوانی در مورد مسائل مهمی مثل اضافه‌کار، در دسترس بودن در تعطیلات و افزایش حقوق صحبت کنی، اگر شغل مورد نظر را بپذیری، ریسک کرده‌ای. می‌توانی با پرسیدن این سوالات، واکنش مدیر استخدام و سایر افراد تصمیم‌گیرنده را محک بزنی. اگر آنها پرسیدن این سوالات را توهین تلقی می‌کنند، بهتر است آن‌جا را ترک کنی. اما بهترین راه برای آنکه درست تصمیم بگیری، این است که یک رویکرد مستقیم اتخاذ کنی. اگر یک مدیر از سوالات تو استقبال کند و با روی باز به آنها پاسخ دهد، این یعنی شایستگی همکاری با تو را دارد.

  1. در مورد پیشنهاداتی که مشاوران خارجی ارائه کرده‌اند، قبل از پذیرش و به‌کارگیری این پیشنهادات، بررسی کنید که آیا با توجه به شرایط و بافت اجتماعی - اقتصادی کشورمان، اجرای این پیشنهاد به مصلحت است. این وبلاگ مسئولیتی در قبال کاربرد این پیشنهادات توسط خوانندگان ندارد.
  2. لطفا نظرات و تجربیاتتان را با خوانندگان وبلاگ در میان بگذارید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا